اجبار

مادری که همواره کودکش را دعوا میکند و کودک را به زور مجبور می کند کارمشخصی را انجام دهد و بچه چون ضعیف است، درآخر با گریه قبول می کند، این اتفاق چند سال بعد یک بار دیگر اتفاق می افتد ولی این دفعه برعکس است، آن کودکی که اشتباه تربیت شده است حالا نوجوانی قوی شده است و زورش به مادرش می رسد و بازور به خواسته اش می رسد و در آخر گریه مادر را در می آورد. 

م. ن. ۰ لایک :)
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
من یک همسرم
یک مادرم
که سعی میکنه زیبا زندگی کنه.
اینجا آرشیو مطالبیه که تو بهتر زندگی کردن بهشون احتیاج دارم .
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان